به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ کتاب «هزارتوی سعودی» اثر «کارن الیوت هاوس» سردبیر سابق والاستریت ژورنال که نزدیک به 35 سال از عمر خود را در پژوهش و بررسی ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... عربستان سعودی گذراند. بنا به گفته «هاوس»، علاوه بر سفرهای متعددی که به این کشور داشت، توانست با بسیاری از روحانیون، شاهزادگان، تجار و حتی زنان محبوس در خانه ها مصاحبه کرده است. وی حتی در این کتاب اشاره کرده که با بسیاری از خانواده های متفاوت سعودی زندگی کرده و درباره سطوح مختلف مردم، دین، خاندان سلطنتی و... به ارائه مطالبی پرداخته است که همه آن نوشته ها به گونهای جالب و خواندن آن خالی از لطف نیست.
این کتاب در اواخر سلطنت ملک عبدالله یعنی سال 2012 نوشته شده و به بحران های موجود و پیش رو در جامعه سعودی اشاره دارد. کتاب پیش رو 15 فصل را در بر می گیرد؛ در این گزارش به بازخوانی فصل اول با عنوان «شکننده» میپرازیم.
40 درصد سعودیها فقیر و بیکارند
شاید باورکردنی نباشد که بیش از 40 درصد مردم عربستان سعودی کار نمیکنند و کارگران بخشهای خصوصی در این کشور توسط مهاجرانی از دیگر کشورها اداره میشود و البته مردان سعودی تنبلی هستند که دست روی دست میگذارند و هر شغلی را قبول نمیکنند؛ «برای اولین بار اینترنت به این نسل جوان این امکان را داد که بفهمند در کشورشان و در خارج چه اتفاقی می افتد. این جوانان از بی کفایتی دولت و فساد شاهزادگان آگاهاند و باخبرند که چهل درصد سعودی ها در فقر زندگی می کنند و حداقل شصت درصد آنها بضاعت تهیه خانه را ندارند. آنها می دانند که حدود چهل درصد سعودی های جوان بیست تا بیست و چهارساله بیکار هستند... آنها می دانند که 90 درصد از کل کارمندان بخش خصوصی اقتصادشان، کارگران خارجی وارداتی هستند که صاحبان کسب و کار که اغلب از شاهزادگان آل سعودند در مقابل دستمزد پایین از آنها بهره کشی می کنند.»
بیش از 11 میلیون شهروند زن و مردِ بالای 15 سال در عربستان زندگی می کنند که می توان از آنان در مشاغل مختلف استفاده کرد، اما بیش از نیمی از آنان اصلا وارد بازار کار نمی شوند؛ چرا که زنان اصلا حق کار بیرون از منزل را ندارند و مردانشان هم از یافتن شغل مناسب عاجز ماندند.
حکومت عربستان در سال 2011 تلاش های خود برای جابجایی اتباع سعودی با کارگران خارجی را تشدید کرد. ریاض از برخی چماق ها و هویج ها برای تشویق جوانان سعودی به کار استفاده کرد. بیش از هزار فروشگاه تلفن همراه در کل کشور در سال جاری تعطیل شده و دولت به آنها 6 ماه فرصت داده تا به جای نیروی کار خارجی از کارکنان سعودی استفاده کنند. اما آنها نمی توانند با حقوقی که پیشنهاد می کنند کارمند سعودی بیابند!
افشاگری جوانانِ سعودی اینترنتباز
حکمرانان عربستانی نه تنها به قوانین شریعت خدا بلکه حتی به ساختارهای وضع شده خودشان نیز پایبند نیستند، حاکمان سعودی سیاستها، تصمیمات و رفتارهای خود را براساس منفعتهای شخصی میگیرند. معضلات عربستان سعودی سطحی و پیش پا افتاده نیست، بلکه عمیق بوده و به طور مستقیم با فساد سیاسی، مالی و سوءاستفاده از قدرت شاهزادگان سعودی ارتباط دارد.
عدم مدیریت درست توسط کارگزاران سعودی در حل معضلات ساده وضعیت وحشتناکی را برای شهروندان سعودی به وجود میآورد که قسمتی از کتاب «هزارتوی سعودی» به آن اشاره میکند؛ «جوانان سعودی اینترنت باز در حال ایجاد شکاف در دیوارهایی هستند این که حکومت طی چندین دهه به دقت بنا و حفظ کرده است تا سعودی ها را نسبت به آنهایی که خارج از خانواده و قبیله شان هستند متمایز و بدگمان کند...
این روزها جوانان سعودی زندگی خود را با زندگی هم عصران خود در کشورهای همسایه در خلیج فارس و جاهای دیگر مقایسه می کنند و این مقایسه بسیاری از آنها را سرافکنده و تلخ کام میکند...دولت از فراهم کردن خدمات اولیه ای مثل تحصیلات مطلوب، مراقبت های بهداشتی یا حتی شبکه آب وفاضلاب مناسب برای پیشگیری از سیل عاجز است. در ژانویه ۲۰۱۱ در حالیکه قاهره در تب و تاب انقلاب بود، جده، یعنی دومین شهر بزرگ پادشاهی عربستان، برای دومین بار در مدت کمی بیشتر از یک سال در سیلی از باران و فاضلاب غرق شد. بازرگانان و مأموران دولتی فاسد دهها سال میلیاردها دلار بودجه اختصاص داده شده برای ساخت سیستم مناسب آب و فاضلاب را دزدیدند و باعث شدند شهر در معرض خطر سیل باران و فاضلاب قرار گیرد.»
مطالبه شهروندان سعودی؛ عدالت و قانونگرایی یا دموکراسی و آزادی؟!
حکام عربستانی از ارائه ساده ترین ملزومات دموکراسی به شهروندان خود دریغ می کنند و همچنین آزادیخواهانی مانند شیخ نمر را به خاطر مطالبهگریهای سیاسی و اجتماعی اعدام می کند که نشانگر مسیر تاریک دموکراسیخواهی در این کشور است. بر همگان روشن است که عربستان محوریترین متحد آمریکا در خاورمیانه و البته بزرگترین مخالف دموکراسی بوده و از طرفی مردم بیش از آن که طرفدار آزادی و دموکراسی باشند، مطالبه اصلی آنان «عدالت و قانونگرایی» است که در این کتاب به آن اشاره شد؛ «بیشتر سعودی ها، با وجود همه سرخوردگی هایشان، مشتاق دموکراسی نیستند...سعودی های امروزی و میانه روتر هم چون میدانند آل سعود هرگونه سازمان سیاسی و تقریبا هرگونه سازمان اجتماعی؛ حتی جاهایی مثل کانون های عکاسی که تا این حد غیرسیاسیاند را ممنوع اعلام کرده است، می ترسند که بدون حاکمیت آل سعود، کشور یا با دعواهای قبیله ای، محلی و طبقاتی مواجه شود یا با تسلط تندروهای مذهبی. اما آینده پیش روی عربستان سعودی هرچه باشد، دموکراسی نیست.
چیزی که طرفداران سنت و تجددخواهان، پیرها و جوان ها را باهم متحد می کند، عطش آزادی نیست، عطش عدالت است؛ عطش حاکمیت حقیقی قانون، نه حاکمیت هوسهای شاهانه . آنها حکومتی می خواهند که شفاف پاسخگو باشد؛ حکومتی که خدمات معمول را فراهم کند؛ یعنی همان خدماتی که در کشورهایی با ثروت خیلی کمتر وجود دارد، مثل تحصیلات خوب، شغل، مسکن مقرون به صرفه و مراقبت های بهداشتی مطلوب.»
*گزارش از یاسین قاسمی